هیات ریحانةالنبی(ص)-حرم امام رضاعلیه السلام

هیات ریحانةالنبی (ص)-حرم مطهر امام رضا علیه السلام.شبهای جمعه ساعت23:30 صحن غدیر -رواق غدیر

هیات ریحانةالنبی(ص)-حرم امام رضاعلیه السلام

هیات ریحانةالنبی (ص)-حرم مطهر امام رضا علیه السلام.شبهای جمعه ساعت23:30 صحن غدیر -رواق غدیر

عاشورا در چه فصلی از سال رخ داده است؟



عاشورا در چه فصلی از سال رخ داده است؟

یکی از مسائل بحث برانگیر و مورد تحقیق بسیاری از افراد (خصوصا مسلمانان)، مسئله انطباق تاریخ‎های قمری و شمسی بر یکدیگر است. زیرا تاریخچه وقایع تاریخی اسلام بر مبنای تقویم قمری بیان شده و در بعضی موارد برای ما شاید مهم است که بدانیم هر یک از این تاریخ‎ها بر چه تاریخ شمسی منطبق است؟ مثلا واقعه عاشورا در کدام فصل سال و به عبارت دقیق‎تر در کدام تاریخ شمسی روی داده است؟ بررسی این مسئله چند راه حل دارد که عبارتند از: روش بررسی تاریخی و روایتی، روش محاسبات تقریبی، روش محاسبات دقیق نجومی و … .
با توجه به این که در گذشته محاسبات مربوط به تقویم، خیلی دقیق نبوده است و روش‎های محاسباتی و مشاهداتی برای تعیین روز اول و آخر ماه‎های قمری با روش‎های کنونی تفاوت داشته است، روش‎های محاسبات دقیق نجومی منجر به جواب‎هایی می‎شوند که از نظر انطباق بر تقویم‎های فعلی دقیق و بدون خطا می‎باشند. اما از نظر بررسی تاریخی و روایتی ممکن است اختلاف داشته باشد. این اختلاف یکی از لحاظ سندیت تاریخی و روایتی است و دیگری اختلاف روش‎های تعیین تقویم در گذشته و حال است. لذا هر گونه اختلاف بین محاسبات دقیق بر اساس روش‎های فعلی و بررسی‎های تاریخی و روایتی امری طبیعی است اما این اختلاف حدی دارد. از نظر بررسی‎های نجومی و اختلافات تقویم، حداکثر اختلاف نمی‎تواند از روز در نتایج محاسبات بیشتر باشد (۳ روز برای اصلاح تقویم گریگوری در زمان صدر اسلام و ۲ روز برای اصلاح تقویم قمری ناشی از هلال‎های بحرانی که بعدا توضیح داده خواهند شد).
از طرفی تقویم هجری قمری بر مبنای رؤیت هلال پایه گذاری شده است. در نتیجه مشکلات زیادی برای محاسبه دقیق تبدیل قمری به شمسی وجود دارد. زیرا پریود و دوره زمانی دقیقی برای هلال‎های ماه نو وجود ندارد. از طرفی در گذشته رؤیت هلال با چشم مسلح امکان‎پذیر نبوده است و با پیشرفت علم آن را مبنای تعیین اول ماه قرار داده‎اند که خود اختلاف گذشته و حال را می‎رساند. در این مقاله ابتدا با انواع تقویم میلادی آشنا می‎شویم و سپس تقویم هجری قمری و در ادامه روش محاسبات تقریبی و روش محاسبات دقیق نجومی و نتایج حاصله از تبدیل قمری به شمسی بیان می‎شوند. در آخر بررسی مسائل تاریخی و روایتی از این موضوع نیز آمده است.
۲- بررسی تقویم‎های میلادی روزشماری و تقویم و نگهداری آن یکی از مسائل حساس برای بیان وقایع تاریخی بر حسب پارامتر زمان می‎باشد. یک تقویم دقیق باید بر اساس دوره تناوب حرکت زمین به دور خورشید صورت بگیرد تا گذشت زمان بر اساس یکی از وقایع طبیعی یعنی فصول بدون تغییر ثابت بماند. یعنی شروع فصل بهار همیشه شروع سال باشد. شروع فصل بهار با یک پدیده نجومی روبروست. یعنی زمین به نقطه‎ای از مسیر خود می‎رسد که در آن نقطه طول شب و طول روز در تمام نفاط کره زمین با هم برابر و برابر با ۱۲ ساعت است. که به آن، نقطه اعتدال بهاری (یا وِرنال Vernal) می‎گوییم.
پریود زمانی سال اعتدالی را ۲۴۲۲/۳۶۵ روز خورشیدی تعیین کرده‎اند که محاسبات تقویم شمسی بر این اساس می‎باشد(که دقیق‎ترین تقویم موجود می‎باشد). اما در تقویم میلادی، در گذشته‎های دور از مقدار دقیق این پریود آگاهی وجود نداشت و باعث می‎شد اثرات نادیده گرفتن اعشار آن به عقب افتادگی بهار و یا جلو افتادگی آن منجر شود. یعنی در تقویم میلادی باید اول فروردین همواره ۲۱ مارس اتفاق بیافتد. لذا انواع تقویم میلادی به وجود آمده است که اکنون یکی از تقویم‎های دقیق میلادی را در به دست آورده‎اند.
الف) تقویم اولیه: مصری‎های قدیم سال را ۳۶۵ روز در نظر می‎گرفتند. در نتیجه هر ۴ سال اول بهار (اول فروردین) یک روز زودتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شد. یعنی بعد از ۴ سال ۲۲ مارس و بعد از ۸ سال ۲۳ مارس، اول بهار اعلام می‎شده است.

ب) تقویم ژولین: ۴۵ سال قبل از میلاد در زمان ژول سزار، برای رفع مشکل فوق قیصر روم به یکی از منجمین اسکندریه (سوسیژن) پیشنهاد کرد سال را ۲۵/۳۶۵ روز در نظر بگیرند. در نتیجه در هر چهار سال، سه سال ۳۶۵ روز و یک سال ۳۶۶ روز (سال کبیسه) در نظر گرفته می‎شد که اعمال یک روز سال کبیسه به ماه فوریه صورت گرفته و این نوع تقویم به تقویم ژولین معروف شده است. این تغییر هم خیلی دقیق نبود. زیرا سال به اندازه ۰۰۷۸/۰ روز از سال واقعی بزرگ‎تر بود. در نتیجه هر ۱۲۸ سال، اول بهار (اول فروردین) یک روز دیرتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شد. یعنی بعد از ۱۲۸ سال ۲۰ مارس و بعد از ۲۵۶ سال ۱۹ مارس اول بهار اعلام می‎شده است.
ج) تقویم گریگوری: در سال ۱۵۸۲ میلادی، اول فروردین برابر با ۱۱ مارس قرار گرفت. در نتیجه برای رفع این مشکل اسقف اعظم گریگور (پاپ) سیزدهم، ده روز را از تقویم حذف کرد و قرار شد در هر ۴۰۰ سال ۹۷ سال کبیسه ۳۶۶ روز و بقیه را سال معمولی در نظر بگیرند. یعنی طول سال را ۲۴۲۵/۳۶۵ روز در نظر گرفت. این تغییر هم خیلی دقیق نبود. زیرا به اندازه ۰۰۰۳/۰ روز از سال واقعی بزرگتر بود. در نتیجه هر ۳۳۳۰ سال، اول بهار (اول فروردین) یک روز دیرتر از طبیعت، در تقویم اعلام می‎شود. یعنی در سال ۴۹۰۰میلادی ۲۰ مارس اول بهار خواهد بود. لذا از بعد از سال ۱۵۸۲ میلادی به بعد، برای تبدیل تاریخ‎های میلادی و شمسی به یکدیگر اختلافی پیش نمی‎آید. اما قبل از این تاریخ باید تصحیح زیر را حساب نمود و به تاریخ شمسی اضافه نمود(علامت کروشه برای محاسبه جزء صحیح می‎باشد):
برای مثال این مقدار تصحیح در ۱۱ مارس سال ۱۵۸۲ برابر با ۱۰ روز خواهد بود. می‎دانیم که در حال حاضر، ۱۱ مارس برابر با ۲۰ اسفند است. از آنجایی که این تاریخ میلادی قبل از ۲۱ مارس ۱۵۸۲ می‎باشد پس باید تصحیح را اعمال نمود. یعنی عدد ۱۰ را با ۲۰ اسفند جمع می‎کنیم و ۱ فروردین به دست می‎آید. این مقدار تصحیح برای سال ۶۸۰ میلادی (سال شهادت امام حسین علیه السلام) برابر با ۳ روز به دست می‎آید:
۳- تقویم هجری قمری همانطور که گفته شد تقویم هجری قمری بر مبنای رؤیت هلال پایه گذاری شده است. در نتیجه مشکلات زیادی برای محاسبه دقیق تقویم قمری وجود دارد. زیرا پریود دقیقی برای هلال‎های ماه نو وجود ندارد. به طور متوسط هر ماه قمری ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه و ۵/۲ ثانیه طول می‎کشد (مقادیر واقعی می‎تواند کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد که بستگی به مدار ماه و تأثیرات جاذبی و گرانشی زمین، خورشید و دیگر سیارات بر کره ماه دارد). در نتیجه با ضرب کردن این عدد در ۱۲ ماه، یک سال قمری به طور متوسط ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه به دست می‎آید (مقادیر واقعی سال قمری نیز می‎تواند کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد).
یعنی سال قمری به طور متوسط به اندازه ۱۰ روز و ۲۱ ساعت و ۱۶ ثانیه از سال شمسی کوتاه‎تر است. مسلمین در زمان خلافت عمر مبدأ تاریخ قمری را روز اول محرم سالی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مدینه هجرت نمودند، قرار دادند. در تقویم قمری سال قمری را ۳۵۴ روز در نظر گرفته و تقریبا هر سه سال آن را ۳۵۵ روز در نظر می‎گیرند که اعمال آن معمولاً در ماه ذیحجه و یا ماه‎های بحرانی صورت می‎گیرد. بدین ترتیب محاسبات نجومی نشان می‎دهد که در سال‎های ۲ ، ۵ ، ۷ ، ۱۰ ، ۱۳ ، ۱۵ ، ۲۱ ، ۲۴ ، ۲۹ قمری و … ، سال‎های کبیسه قمری ۳۵۵ روزه اعمال شده است.
۴- محاسبات تقریبی تبدیل قمری به شمسی در سال ۱۳۸۱، اول فروردین برابر با ۶ محرم ۱۴۲۳ بوده است. و اختلاف سال شمسی و قمری برابر با ۴۲ سال می‎باشد. که در مواردی برای تبدیل سال شمسی به سال قمری و بالعکس می‎توان نوشت:

و یعنی به طور تقریبی هر ۳۳ سال شمسی برابر با ۳۴ سال قمری است. به عبارت دیگر هر ۳۳ سال شمسی، محرم در فروردین ماه خواهد بود و شروع سال قمری و شمسی با هم خواهند بود. اکنون می‎توان سال شمسی را بر۳۳ تقسیم کرده و سپس با سال شمسی جمع کنیم تا سال قمری به دست آید. و یا سال قمری را بر ۳۴ تقسیم کرده و از سال قمری کم کنیم تا سال شمسی به دست آید. برای مثال سال ۶۱ قمری برابر با سال ۵۹ شمسی به دست می‎آید.
برای تبدیل روز و ماه قمری به شمسی و بالعکس می‎توان به طور تقریبی تعداد روزهای گذشته شده از یک تاریخ قمری را تا تاریخ فعلی محاسبه نمود و با سال شمسی همان تاریخ مقایسه کرده و سپس به صورت رجوعی، میزان عقب افتادگی را محاسبه کرد. برای مثال در سال ۱۳۸۴، سه شنبه ۱۱ بهمن برابر با اول محرم ۱۴۲۷ می‎باشد. به طور تقریبی اول محرم سال ۶۱ قمری برابر با چه تاریخ شمسی است؟
تعداد سال گذشته قمری برابر با سال می‎باشد. در نتیجه تعداد روز را محاسبه می‎کنیم:
یعنی ۴۸۴۰۶۵ روز بین دو تاریخ فاصله است(از اول محرم ۶۱ تا اول محرم ۱۴۲۷). اکنون این عدد را بر سال شمسی تقسیم می‎کنیم:
و یا ۱۳۲۵ سال و ۱۱۹ روز با تاریخ فعلی اختلاف دارد. پس ۵۹=۱۳۲۵-۱۳۸۴ و باید ۱۱۹ روز قبل از ۱۱ بهمن را به دست آورد. ۱۱ روز بهمن+ ۳۰ روز دی + ۳۰ روز آذر + ۳۰ روز آبان + ۱۸ روز مهر برابر با ۱۱۹ روز می‎شود پس ۱۲ اُم مهرماه برابر ۱ محرم سال ۶۱ محاسبه می‎شود. اکنون برای محاسبه روز هفته می‎توان تعداد روزها را بر هفت تقسیم نمود و اعشار آن را در عدد هفت ضرب کرده و جواب را از شماره روز هفته در تاریخ معلوم کم می‎کنیم. در مثال فوق خواهیم داشت: چون در تاریخ معلوم، ۱۱ بهمن برابر با سه شنبه است، پس یک روز از آن کم می‎کنیم تا روز ۱۲ مهر سال ۵۹ به دست آید. یعنی روز ۱۲ مهر سال ۵۹، دوشنبه بوده است.
۵- روش محاسبات دقیق نجومی برای تبدیل تاریخ قمری به تاریخ شمسی
در این روش با توجه به محاسبات معمول مدار ماه و در نظر گرفتن کلیه اثرات ممکن روی مدار ماه از جمله تأثیرات جاذبی و گرانشی سیارات و خورشید و زمین و اثرات حرکات پرسیشن و نوتیشن محور دورانی زمین، به طور دقیق می‎توان زمان عبور ماه را از صفحه شامل زمین و خورشید محاسبه نمود. که به این زمان، زمان مقارنه ماه و خورشید می‎گویند. روز اول ماه را می‎توان با در نظر گرفتن شرایط بحرانی هلال حداکثر تا دو روز بعد از این تاریخ در نظر گرفت (بر اساس بررسی مقدار پارامترهای رؤیت پذیری رؤیت هلال در زمان غروب خورشید یک محل).
مقارنه ماه محرم سال ۶۱ در تاریخ ۲۸ سپتامبر سال ۶۸۰ میلادی، ساعت ۱۷ و ۷ دقیقه بر حسب زمان محلی عربستان (مکه و مدینه) محاسبه می‎شود. با توجه به بحرانی بودن این هلال در عربستان، بر اساس اکثر معیارهای فعلی رؤیت هلال، احتمال رؤیت (با چشم غیر مسلح) در ۲۹ سپتامبر در عربستان وجود داشته اما در عراق (کربلا) رؤیت هلال منتفی بوده است و رؤیت به ۳۰ ام سپتامبر موکول می‎شود. در نتیجه اول اکتبر سال ۶۸۰ میلادی برابر با اول محرم سال ۶۱ هجری قمری در عراق است. اما برای تبدیل به تاریخ هجری شمسی، در حال حاضر اول اکتبر برابر با ۹ مهر ماه است. قبلا بیان کردیم به لحاظ تصحیح گریگوری در تقویم میلادی در سال‎های قبل از ۱۵۸۲ میلادی، باید در سال ۶۸۰ میلادی ۳ روز آن را تصحیح کنیم. در نتیجه اول اکتبر ۶۸۰ برابر با ۱۲ مهرماه است نه ۹ مهر ماه.

از طرفی روز ژولین، تعداد روزهای گذشته از مبدا تاریخ ژولین را نشان می‎دهد و از تقویم‎های دقیق محسوب می‎شود. اگر روز ژولین اول محرم ۶۱ و روز ژولین اول محرم ۱۴۲۷ را پس از محاسبه از هم کم کنیم، تعداد روزهای گذشته شده بین این دو تاریخ به دست می‎آید:
اکنون برای محاسبه روز هفته می‎توان تعداد روزها را بر هفت تقسیم نمود. اعشار آن را در هفت ضرب کرده و جواب را از شماره روز هفته در تاریخ معلوم کم می‎کنیم. در مثال فوق خواهیم داشت: چون در تاریخ معلوم ۱۱ بهمن برابر با سه شنبه است، پس یک روز از سه شنبه کم می‎کنیم تا روز هفته ۱۲ مهر سال ۵۹، دوشنبه به دست آید. به همین ترتیب، محاسبات مشابه انجام شده است که نتایج و خلاصه محاسبات را در جدول شماره یک، جدول شماره ۲ و جدول شماره ۳ می‎بینید.
جدول شماره ۱: مبدأ تاریخ هجری قمری، هجرت پیامبر اکرم به مدینه و اول محرم سال ۶۱ مطابقت با تقویم هجری شمسی زمان مقارنه ماه با خورشید روز اول ماه قمری تاریخ شمسی روز هفته
تاریخ میلادی زمان روز ژولین تاریخ میلادی ۱ اول محرم سال اول قمری ۱۴/۷/۶۲۲ ۹ و ۳۱ دقیقه ۷/۱۹۴۸۴۳۹ ۱۶/۷/۶۲۲ ۲۸ تیر سال ۱ دوشنبه ۲ اول ربیع الاول سال اول ۱۱/۹/۶۲۲ ۴ و ۲۵ دقیقه ۷/۱۹۴۸۴۹۸ ۱۳/۹/۶۲۲ ۲۵ شهریور ۱ دوشنبه ۳ اول محرم سال ۶۱ قمری ۲۸/۹/۶۸۰ ۱۷ و ۷ دقیقه ۷/۱۹۶۹۷۰۱ ۱/۱۰/۶۸۰ ۱۲ مهر ۵۹ دوشنبه
جدول شماره ۲: مطابقت وقایع تاریخی قمری اسلام قبل از واقعه عاشورا با تقویم شمسی
واقعه تاریخی تاریخ قمری روز ژولین تاریخ میلادی روز هفته تاریخ شمسی شماره ماه ازدواج امام علی و حضرت فاطمه ۱ ذیحجه سال ۲ ۷/۱۹۴۹۱۱۸ ۲۵/۵/۶۲۴ جمعه ۷ خرداد سال ۳ ۱۶۰۶۱-
ولادت امام حسن(ع) ۱۵ رمضان سال ۳ ۷/۱۹۴۹۳۹۷ ۲۸/۲/۶۲۵ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۳ ۱۶۰۵۲-
ولادت امام حسین(ع) سوم شعبان سال ۴ ۷/۱۹۴۹۷۱۱ ۸/۱/۶۲۶ چهارشنبه ۲۱ دی ۴ ۱۶۰۴۱-
ولادت حضرت زینب(س) ۵ جمادی الاول ۵ ۷/۱۹۴۹۹۷۸ ۲/۱۰/۶۲۶ پنجشنبه ۱۳ مهر ۵ ۱۶۰۳۲-
واقعة غدیرخم ۱۸ ذیحجه سال ۱۰ ۷/۱۹۵۱۹۷۰ ۱۶/۳/۶۳۲ دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۰ ۱۵۹۶۵-
رحلت پیامبر (ص) ۲۸ صفر سال ۱۱ ۷/۱۹۵۲۰۴۰ ۲۵/۵/۶۳۲ دوشنبه ۷ خرداد ۱۱ ۱۵۹۶۳-
شهادت حضرت فاطمه (س) ۱۳ جمادی الاول ۱۱ ۷/۱۹۵۲۱۱۳ ۶/۸/۶۳۲ پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۱ ۱۵۹۶۰-
شهادت حضرت فاطمه (س) ۳ جمادی الثانی ۱۱ ۷/۱۹۵۲۱۳۰ ۲۵/۸/۶۳۲ یکشنبه ۶ شهریور ۱۱ ۱۵۹۵۹-
ولادت حضرت ابوالفضل ۴ شعبان سال ۲۶ ۷/۱۹۵۷۵۰۸ ۱۵/۵/۶۴۷ سه شنبه ۲۸ اردیبهشت۲۶ ۱۵۷۷۷-
ولادت حضرت علی اکبر ۱۱ شعبان سال ۳۳ ۷/۱۹۵۹۹۹۶ ۷/۳/۶۵۴ جمعه ۱۹ اسفند ۳۲ ۱۵۶۹۳-
ولادت امام سجاد (ع) ۵ شعبان سال ۳۸ ۷/۱۹۶۱۷۶۱ ۵/۱/۶۵۹ شنبه ۱۸ دی ۳۷ ۱۵۶۳۳-
شهادت حضرت علی(ع) ۲۱ رمضان سال ۴۰ ۷/۱۹۶۲۵۱۶ ۲۹/۱/۶۶۱ جمعه ۱۲ بهمن ۳۹ ۱۵۶۰۸-
شهادت امام حسن (ع) ۲۸ صفر سال ۵۰ ۷/۱۹۶۵۸۵۹ ۲۶/۳/۶۷۰ سه شنبه ۹ فروردین ۴۹ ۱۵۴۹۵-
ولادت امام باقر (ع) ۱ رجب سال ۵۷ ۷/۱۹۶۸۴۶۰ ۹/۵/۶۷۷ شنبه ۲۲ اردیبهشت۵۶ ۱۵۴۰۶-
همچنین محاسبات دقیق نجومی دیگر انجام شده است که پدیده‎های نجومی برای محرم سال ۶۱ و در مکانی با مختصات شهر کربلا در زیر بدست آمده است:
- در اول محرم سال ۶۱ فاصله زمین تا خورشید، دقیقا برابر با یک واحد نجومی بوده است (۶۲۶/۱۴۹ میلیون کیلومتر) و فاصله کره ماه تا زمین در اوج خود یعنی ۴۰۶۰۰۰ کیلومتری قرار داشته است.
- ساعت ۱۵ و ۱۵ دقیقه بعد از ظهر روز تاسوعا (نهم محرم سال ۶۱)، ماه از آزیموت ۱۱۲ درجه در کربلا با فاز ۷۷ درصد روشنایی طلوع می‎کند(یعنی از حدود موقعیت اردوگاه عمر بن سعد و حوالی شط فرات نسبت به ناظری در خیمه‎گاه امام حسین (ع) ماه طلوع می‎کند). و ۵۵ دقیقه بامداد عاشورا با فاز ۸۱ درصد روشنایی، غروب می‎کند و آسمان کربلا کاملا تیره و تار می‎گردد.
- طلوع سیاره زهره در روز عاشورا (۱۰ محرم سال۶۱) ۳ ساعت قبل از طلوع خورشید و دو ساعت بعد از غروب ماه در ساعت ۳ بامداد اتفاق افتاده است.
- خورشید ساعت ۶ و ۷ دقیقه صبح عاشورا از آزیموت ۹۹ درجه (حدود شرق) در کربلا طلوع می‎کند. و در ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه غروب آن در آزیموت ۵/۲۶۰ درجه (در پشت خیمه‎گاه سوخته امام حسین علیه السلام) اتفاق می‎افتد.
- ماه در ساعت ۱۲ ظهر روز اول محرم سال ۶۱ وارد صورت فلکی عقرب می‎شود. و ساعت ۱۸ روز سوم محرم با ورود ماه به صورت فلکی قوس، از صورت فلکی عقرب خارج می‎شود. ماه از روز ۶ تا ۸ محرم در صورت فلکی جدی قرار دارد و سپس تا روز ۱۲ اُم محرم در صورت فلکی دلو قرار گرفته است.

- پدیده نجومی بسیار مهمی که اتفاق می‎افتد در روز ۶ محرم می‎باشد. در ساعت حدود ۱۸ ماه از فاصله کمتر از ۱ درجه جنوب سیارات نپتون و مشتری (که کنار یکدیگر قرار دارند) عبور می‎کند.
- در ابتدای رمضان سال ۶۰ قمری خورشید می‎گیرد و در نیمه رمضان نیز ماه به طور کامل خسوف می‎کند.
- در ابتدای ربیع الاول سال ۶۱ قمری خورشید می گیرد و در نیمة ربیع الاول نیز ماه بطور کامل خسوف
می‎کند.
- بر اساس این محاسبات، امام حسین در روز چهار شنبه به دنیا آمده‎اند و در روز چهار شنبه به شهادت رسیده‎اند.
جدول شماره ۳ : مطابقت تاریخ قمری واقایع عاشورا با تقویم شمسی واقعه تاریخی تاریخ قمری روز ژولین میلادی روز تاریخ شمسی شماره ماه مرگ معاویه ۱۵ رجب ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۳۸ ۲۱/۴/۶۸۰ شنبه ۴ اردیبهشت ۵۹ ۱۵۳۷۰
- حرکت امام حسین به مکه ۲۸ رجب ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۵۱ ۴/۵/۶۸۰ جمعه ۱۷ اردیبهشت۵۹ ۱۵۳۷۰
- ورود امام حسین به مکه ۳ شعبان ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۵۵ ۸/۵/۶۸۰ سه شنبه ۲۱ اردیبهشت۵۹ ۱۵۳۶۹
- اعزام مسلم بن عقیل به کوفه ۱۵ رمضان ۶۰ ۷/۱۹۶۹۵۹۶ ۱۸/۶/۶۸۰ دوشنبه ۳۱ خرداد ۵۹ ۱۵۳۶۸
- ورود مسلم بن عقیل به کوفه ۵ شوال ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۱۶ ۸/۷/۶۸۰ یکشنبه ۲۰ تیر ۵۹ ۱۵۳۶۷
- حرکت امام حسین به کوفه ۸ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۷۸ ۸/۹/۶۸۰ شنبه ۲۰ شهریور۵۹ ۱۵۳۶۵
- شهادت مسلم بن عقیل ۹ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۷۹ ۹/۹/۶۸۰ یکشنبه ۲۱ شهریور ۵۹ ۱۵۳۶۵
- به دار زدن میثم تمار در کوفه ۲۲ ذیحجه ۶۰ ۷/۱۹۶۹۶۹۲ ۲۲/۹/۶۸۰ شنبه ۳ مهر ۵۹ ۱۵۳۶۵
- شروع سال ۶۱ قمری اول محرم سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۱ ۱/۱۰/۶۸۰ دوشنبه ۱۲ مهر ۵۹ ۱۵۳۶۴
- ورود امام حسین به کربلا ۲ محرم۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۲ ۲/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۱۳ مهر ۵۹
- ورود سپاه اِبن سعد به کربلا ۳ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۳ ۳/۱۰/۶۸۰ چهارشنبه ۱۴ مهر ۵۹
- روز تاسوعا ۹ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۰۹ ۹/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۲۰ مهر ۵۹�
- عاشورا (شهادت امام حسین) ۱۰ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۰ ۱۰/۱۰/۶۸۰ چهارشنبه ۲۱ مهر ۵۹�
- ورود کاروان اسیران به کوفه ۱۲ محرم ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۲ ۱۲/۱۰/۶۸۰ جمعه ۲۳ مهر ۵۹
- حرکت کاروان اسیران به شام ۱۹ محرم۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۱۹ ۱۹/۱۰/۶۸۰ جمعه ۳۰ مهر ۵۹�
- ورود کاروان اسیران به شام ۱ صفر سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۳۰ ۳۰/۱۰/۶۸۰ سه شنبه ۱۱ آبان ۵۹ ۱۵۳۶۳
- اربعین و روز ورود جابر به کربلا ۲۰ صفر سال ۶۱ ۷/۱۹۶۹۷۴۹ ۱۸/۱۱/۶۸۰ یکشنبه ۳۰ آبان ۵۹�
- وفات حضرت زینب در شام ۱۵ رجب ۶۲ ۷/۱۹۷۰۲۴۷ ۳۱/۳/۶۸۲ دوشنبه ۱۴ فروردین۶۱ ۱۵۳۴۶
- قیام مختار ثقفی ۱۴ ربیع الاخر ۶۶ ۷/۱۹۷۱۵۷۴ ۱۷/۱۱/۶۸۵ جمعه ۲۹ آبان ۶۴ ۱۵۳۰۱
۶- روش بررسی تاریخی و روایتی با استفاده از نقل و قول‎ها و روایت‎ها و همچنین نتایج محاسبات دیگران نیز می‎توان به نتایج نسبی دست پیدا کرد. با توضیحی که در مقدمه آمده است، نتایج این روش بر تاریخ‎های محاسباتی منطبق نیستند و اختلاف دارند که امری است طبیعی. ما بعضی از این نکات را با ذکر منبع در زیر آورده‎ایم:
۱- در کتاب ستارگان و کیهان نوردی (انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۲) صفحه ۱۵۸، اول محرم سالِ اول هجری قمری برابر با ۱۸ ژوئن سال ۶۲۲ میلادی بیان شده است که حدود یک ماه عقب‎تر از محاسبات ما در این مقاله است (البته محاسباتی نشان می‎دهد که این تاریخ چندان صحیح نمی‎باشد). بر طبق این تاریخ اول محرم سال ۶۱ برابر با اول سپتامبر ۶۸۰ خواهد بود و عاشورا در روز دوشنبه ۲۲ شهریور سال ۵۹ شمسی محاسبه می‎شود.
۲- در کتاب مشهد الحسین (چاپ شده در حلب سوریه) به نقل از دکتر آستانه اصل، عاشورا مصادف با ۲۶ سپتامبر ۶۸۱ برابر با ۷ مهر ماه سال ۶۰ شمسی در روز پنج شنبه یا جمعه اتفاق افتاده است. که محاسبات نشان می‎دهد این تاریخ بر ۱۰ محرم سال ۶۲ هجری منطبق‎تر است (البته برابر با روز شنبه ۹ مهر ۶۰ نه جمعه ۷ مهرماه!) یعنی یک سال جلوتر از زمان واقعی در نظر گرفته شده است!
۳- در کنکره بررسی عبرت‎های عاشورا، مصادیق و ویژگی‎های خواص و عوام (دانشگاه تبریز ۲۰ مهرماه ۱۳۷۷)، از سوی سرهنگ فرهنگی بیان شد که عاشورای سال ۶۱ هجری قمری برابر با ۲۲ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی بوده است.
۴- در کتاب حماسه حسینی (جلد اول صفحه ۱۸۵) آمده است: عاشورای آن وقت ظاهرا اواخر خرداد بوده است. که با دلایل علمی این مقاله، این تاریخ رد می‎شود.
۵- در کتاب لهوف علی قتلی الطفوف (صفحه ۸۱) آمده است: حسین در روز سه شنبه سوم ذیحجه و به قولی روز چهارشنبه هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری از مکه خارج شد. اگر ذیحجه ۳۰ روزی باشد در نتیجه عاشورا پنجشنبه و یا دوشنبه خواهد بود (وگرنه اگر ذیحجه ۲۹ روزه باشد، عاشورا چهارشنبه و یا یکشنبه است).
۶- در کتاب لهوف علی قتلی الطفوف (صفحه ۸۵) امام حسین (ع) در روایتی به جنییان می‎گویند: شما در روز شنبه که عاشوراست نزد من بیائید.
۷- در کتاب نفس المهموم (اثر شیخ عباس قمی) ترجمه علامه شعرانی (در پاورقی با توضیح مترجم) به نقل از حجت الاسلام سلطان زاده، عاشورا را اواسط مردادماه بیان کرده است.
۸- در کتاب منتهی الآمال (اثر شیخ عباس قمی) صفحه ۱۵۵، روز تاسوعا برابر با پنجشنبه ۹ اُم محرم آمده است.
۹- در کتاب منتهی الامال (اثر شیخ عباس قمی) صفحه ۱۴۷، ورود امام حسین به مکه برابر با پنجشنبه ۳ اُم شعبان سال شصت هجری قمری آمده است.در نتیجه عاشورا برابر با روز جمعه (و یا پنجشنبه در صورت ۲۹ روزه بودن رمضان یا شوال سال ۶۰) خواهد بود.
۱۰- از نظر روز هفته بررسی‎های فوق نشان می‎دهند که تمام اخبار تاریخی نسبت به محاسبات نجومی سه روز جلوتر از محاسبات می‎باشند. که این احتمال می‎رود تصحیح گریکوری در روز هفته نیز تأثیر دارد.
۷- نتیجه‎گیری روش‎های مختلف به کار رفته در این مقاله نشان می‎دهد که محرم سال ۶۱ هجری قمری در تاریخ اول اکتبر سال ۶۸۰ میلادی شروع می‎شود. و با دلایل کافی، انطباق این تاریخ با ۱۲ مهر سال ۵۹ هجری شمسی مطابقت دارد. لذا عاشورا و تاسوعا برابر با ۲۰ و ۲۱ مهرماه خواهد بود. با مطالب بیان شده در قسمت مقدمه، این نتیجه نمی‎تواند اختلاف بیش از ۵ روز را داشته باشد. در نتیجه با یک برآورد خوب می‎توان دریافت که عاشورا و تاسوعا در ابتدای فصل پائیز و در مهرماه اتفاق افتاده است.

منابع و مأخذ:
- فرمول‎های ستاره‎شناسی برای محاسبه‎ها: ترجمه محمود لایقی فیروزآبادی، انتشارات آستان
رضوی ۱۳۶۸ .
- تقویم قدس: انتشارات بنیاد پژوهش‎های اسلامی آستان قدس رضوی .
- ماهنامه نجوم شماره‎های ۸۴ تا ۹۰ انتشارات شرکت زروان .
- لهوف علی قتلی الطفوف ترجمه دکتر عقیقی بخشایشی انتشارات دفتر نشر نوید اسلام قم ۱۳۸۱/ - مشهد الحسین: دکتر آستانه اصل انتشارات حلب سوریه ۲۰۰۲ .
- حماسه حسینی (جلد اول): شهید مرتضی مطهری انتشارات صدرا ۱۳۸۱ .
- ستارگان و کیهان نوردی انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۵۲/
- معانی الاخبار شیخ صدوق: ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی انتشارات دارالکتب اسلامیه ۱۳۷۷/
- نرم افزارهای نجومی Hp3planet ، HnSky و MoonCalculator6 و …

نقل از وب سایت آیت الله جوادی آملی

مقتل سیدالشهدا علیه السلام

مورد استناد ترین مقتل سیدالشهدا علیه السلام و معتبرترین آن (زیارت ناحیه شریفه) میباشد که ذیلا قرار دارد



السلام علی آدم صفوة الله من خلیقته السلام علی شیث ولی الله و خیرته السلام علی ادریس القائم لله بحجته السلام علی نوح المجاب فی دعوته السلام علی هود الممدود من الله بمعونته السلام علی صالح الذی توجه لله بکرامته السلام علی ابراهیم السلام علی ابراهیم الذی حباه الله بخلته السلام علی اسمعیل الذی فداه الله بذبح عظیم من جنته السلام علی اسحق الذی جعل الله النبوة فی ذریته السلام علی یعقوب الذی رد الله علیه بصره برحمته السلام علی یوسف الذی نجاه الله من الجب بعظمته السلام علی موسی الذی فلق الله البحر له بقدرته السلام علی هارون الذی خصه الله بنبوته السلام علی شعیب الذی نصره الله علی أمته السلام علی داود الذی تاب الله من بعد خطیئته السلام علی سلیمان الذی ذلت له الجن بعزته السلام علی أیوب الذی شفاه الله من علته السلام علی یونس الذی أنجز الله له مضمون عدته السلام علی زکریا الصابر فی محنته السلام علی یحیی الذی أزلفه الله بشهادته السلام علی عزیر الذی أحیاه الله بعد میتته السلام علی عیسی روح الله و کلمته السلام علی محمد حبیب الله و صفوته السلام علی أمیرالمؤمنین علی بن أبی‏طالب المخصوص بأخوته السلام علی فاطمة الزهراء ابنته السلام علی أبی‏محمد الحسن وصی أبیه و خلیفته السلام علی الحسین الذی سمحت نفسه بمهجته السلام علی من أطاع الله فی سره و علانیته السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته السلام علی من الاجابة تحت قبته السلام علی من الأئمة من ذریته السلام علی ابن خاتم الأنبیاء السلام علی ابن سید الأوصیاء السلام علی ابن فاطمة الزهراء السلام علی ابن‏ خدیجة الکبری السلام علی ابن سدرة المنتهی السلام علی ابن جنة المأوی السلام علی ابن زمزم و الصفا السلام علی المرمل بالدماء السلام علی المهتوک الخباء السلام علی خامس أصحاب أهل الکساء السلام علی غریب الغرباء السلام علی شهید الشهداء السلام علی قتیل الأدعیاء السلام علی ساکن کربلاء السلام علی من بکته ملائکة السماء.
السلام علی من ذریته الأزکیاء السلام علی یعسوب الدین السلام علی منازل البراهین السلام علی الأئمة السادات السلام علی الجیوب المضرجات السلام علی الشفاه الذابلات السلام علی النفوس المصطلمات السلام علی الأرواح المختلسات السلام علی الأجساد العاریات السلام علی الجسوم الشاحبات السلام علی الدماء السائلات السلام علی الأعضاء المقطعات السلام علی الرؤوس المشالات السلام علی النسوة البارزات السلام علی حجة رب العالمین السلام علیک و علی آبائک الطاهرین السلام علیک و علی أبنائک المستشهدین السلام علیک و علی ذریتک الناصرین السلام علیک و علی الملائکة المضاجعین السلام علی القتیل المظلوم السلام علی أخیه المسموم السلام علی علی الکبیر السلام علی الرضیع الصغیر السلام علی الأبدان السلیبة السلام علی العترة القریبة السلام علی المجدلین فی الفلوات السلام علی النازحین عن الأوطان السلام علی المدفونین بلا أکفان السلام علی الرؤوس المفرقة عن الأبدان.
السلام علی الصابر السلام علی المظلوم بلا ناصر السلام علی ساکن التربة الزاکیة السلام علی صاحب القبة السامیة السلام علی من طهره الجلیل السلام علی من افتخر به جبرئیل السلام علی من ناغاه فی المهد میکائیل السلام علی من نکثت ذمته السلام علی من هتکت حرمته السلام علی من أریق بالظلم دمه السلام علی المغسل بذم الجراح السلام علی المجرع بکاسات الرماح السلام علی المضام المستباح السلام علی المنحور فی الوری السلام علی من دفنه أهل القری السلام علی المقطوع الوتین السلام علی المحامی بلا معین السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب السلام علی البدن السلیب السلام علی الثغر المقروع بالقضیب السلام علی الرأس المرفوع السلام علی الأجساد العاریة فی الفلوات تنهشها الذئاب العادیات و تختلف الیها السباع الضاریات السلام علیک یا مولای و علی الملائکة المرفرفین حول قبتک الحافین بتربتک الطائفین بعرصتک الواردین لزیارتک.
السلام علیک فانی قصدت الیک و رجوت الفوز لدیک السلام علیک سلام العارف بحرمتک المخلص فی ولایتک المتقرب الی الله بمحبتک البری‏ء من أعدائک سلام من قلبه بمصابک مقروح و دمعه عند ذکرک مسفوح سلام المفجوع الحزین الواله المستکین سلام من لو کان معک بالطفوف لوقاک بنفسه حد السیوف و بذل حشاشته دونک للحتوف و جاهد بین یدیک و نصرک علی من بغی علیک و فداک بروحه و جسده و ماله و ولده و روحه لروحک فداء و أهله لأهلک وقاء فلئن أخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور و لم أکن لمن حاربک محاربا و لمن نصب لک العداوة مناصبا فلأندبنک صباحا و مساء و لأبکین لک بدل الدموع دما حسرة علیک و تأسفا علی ما دهاک و تلهفا حتی أموت بلوعة المصاب و غصة الاکتیاب.
أشهد أنک قد أقمت الصلوة و آتیت الزکوة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و العدوان و أطعت الله و ما عصیته و تمسکت به و بحبله فأرضیته و خشیته و راقبته و استجبته و سننت السنن و أطفأت الفتن و دعوت الی الرشاد و أوضحت سبل السداد و جاهدت فی الله حق الجهاد و کنت لله طائعا و لجدک محمد صلی الله علیه و آله تابعا و لقول أبیک سامعا و الی وصیه أخیک مسارعا و لعماد الدین رافعا و للطغیان قامعا و للطغاة مقارعا و للأمة ناصحا و فی غمرات الموت سابحا و للفساق مکافحا و بحجج الله قائما و للاسلام و للمسلمین راحما و للحق ناصرا و عند البلاء صابرا و للدین کالئا و عن حوزته مرامیا، تحوط الهدی و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصر الدین و تظهره و تکف العابث و تزجره و تأخذ للدنی من الشریف و تساوی فی الحکم بین القوی و الضعیف.
کنت ربیع الأیتام و عصمة الأنام و عز الاسلام و معدن الأحکام و حلیف الانعام، سالکا طرائق جدک و أبیک مشبها فی الوصیة لأخیک و فی الذمم رضی الشیم ظاهر الکرم متهجدا فی الظلم قویم الطرائق کریم الخلائق عظیم السوابق شریف النسب منیف الحسب رفیع الرتب کثیر المناقب محمود الضرائب جزیل المواهب حلیم رشید منیب جواد شدید علیم امام شهید أواه منیب حبیب مهیب، کنت للرسول صلی الله علیه و آله ولدا و للقرآن سندا و للأمة عضدا و فی الطاعة مجتهدا، حافظا للعهد و المیثاق ناکبا عن سبل الفساق باذلا للجهود طویل الکروع و السجود زاهدا فی الدنیا زهد الراحل عنها ناظرا الیها بعین المستوحشین منها، آمالک عنها مکفوفة و همتک عن زینتها مصروفة و ألحاظک عن بهجتها مصروفة و رغبتک فی الاخرة معروفة حتی اذا الجور مد باعه و أسفر الظلم قناعه و دعی الغی أتباعه و أنت فی حرم جدک قاطن و للظالمین مباین جلیس البیت و المحراب معتزل عن اللذات و الشهوات تنکر المنکر بقلبک و لسانک علی حسب طاقتک و امکانک ثم اقتضاک العلم للإنکار و لزمک أن تجاهد الفجار فسرت فی أولادک و أهالیک و شیعتک و موالیک و صدعت بالحق و البینة و دعوت الی الله بالحکمة و الموعظة الحسنة و أمرت باقامة الحدود و الطاعة للمعبود و نهیت عن الخبائث و الطغیان و واجهوک بالظلم و العدوان فجاهدتهم بعد الایعاز الیهم و تأکید الحجة علیهم فنکثوا ذمامک و بیعتک و أسخطوا ربک و جدک و بدؤوک بالحرب فثبت للطعن و الضرب و طحنت جنود الفجار و اقتحمت قسطل الغبار مجالدا بذی الفقار کأنک علی المختار فلما رأوک ثابت الجأش غیر خائف و لا خاش نصبوا لک غوائل مکرهم و قاتلوک بکیدهم و شرهم و أمر اللعین جنوده فمنعوک الماء و وروده و ناجزوک القتال و عاجلوک النزال و رشقوک بالسهام و النبال و بسطوا الیک أکف الاصطلام و لم یرعوا لک ذماما و لا راقبوا فیک آثاما فی قتلهم أولیائک و نهبهم رحالک و أنت مقدم فی الهبوات و محتمل للأذیات قد عجبت من صبرک ملائکة السموات فأحدقوا بک من کل الجهات و أثخنوک بالجراح و حالوا بینک و بین الرواح و لم یبق لک ناصر و أنت صابر محتسب تذب عن نسوتک و أولادک حتی نسکوک عن جوادک فهویت الی الأرض جریحا تطؤک الخیول بحوافرها و تعلوک الطغاة ببواترها قد رشح للموت جبینک و اختلفت بالانقباض و الانبساط شمالک و یمینک، تدیر طرفا خفیا الی رحلک و بیتک و قد شغلت بنفسک عن ولدک و أهالیک و أسرع فرسک شاردا الی خیامک محمحما باکیا فلما رأین النساء جوادک مخزیا و سرجک علیه ملویا برزن من الخدور ناشرات الشعور علی الخدود لاطمات الوجوه سافرات و بالعویل داعیات و بعد العز مذللات و الی مصرعک مبادرات و الشمر جالس علی صدرک و مولغ سیفه علی نحرک قابض علی شیبتک بیده ذابح لک بمهنده قد سکنت حواسک و خفیت أنفاسک و رفع علی القناة رأسک و سبی أهلک کالعبید و صفدوا فی الحدید فوق أقتاب المطیات تلفح وجوههم حر الهاجرات یساقون فی البراری و الفلوات، أیدیهم مغلولة الی الأعناق یطاف بهم فی الأسواق.
فالویل للعصاة الفساق لقد قتلوا بقتلک الاسلام و عطلوا الصلوة و الصیام و نقضوا السنن و الأحکام و هدموا قواعد الایمان و حرفوا آیات القرآن و هملجوا فی البغی و العدوان، لقد أصبح رسول الله صلوات الله علیه و آله من أجلک موتورا و عاد کتاب الله عزوجل مهجورا و غودر الحق اذ قهرت مقهورا و فقد بفقدک التکبیر و التهلیل و التحریم و التحلیل و التنزیل و التأویل و ظهر بعدک التغییر و التبدیل و الالحاد و التعطیل و الأهواء و الأضالیل و الفتن و الأباطیل فقام ناعیک عند قبر جدک الرسول صلی الله علیه و آله فنعاک الیه بالدمع الهطول قائلا یا رسول الله قتل سبطک و فتاک و استبیح أهلک و حماک و سبیت بعدک ذراریک و وقع المحذور بعترتک و ذویک فانزعج الرسول و بکی قلبه المهول و عزاه بک الملائکة و الأنبیاء و فجعت بک أمک الزهراء و اختلفت جنود الملائکة المقربین تعزی أباک أمیرالمؤمنین و أقیمت لک المآتم فی أعلا علیین و لطمت علیک الحور العین و بکت السماء و سکانها و الجنان و خزانها و الهضاب و أقطارها و البحار و حیتانها و مکة بنیانها و الجنان و ولدانها و البیت و المقام و المشعر الحرام و الحل و الاحرام.
اللهم فبحرمة هذا المکان المنیف صل علی محمد و آل محمد واحشرنی فی زمرتهم و أدخلنی الجنة بشفاعتهم اللهم انی أتوسل الیک یا أسرع الحاسبین و یا أکرم الأکرمین و یا أحکم الحاکمین بمحمد خاتم النبیین رسولک الی العالمین أجمعین و بأخیه الأنزع البطین العالم المکین علی أمیرالمؤمنین و بفاطمة سیدة نساء العالمین و بالحسن الزکی عصمة المتقین و بأبی عبدالله الحسین أکرم المستشهدین و بأولاده المقتولین و بعترته المظلومین و بعلی بن الحسین زین‏ العابدین و بمحمد بن علی قبلة الأوابین و جعفر بن محمد أصدق الصادقین و موسی بن جعفر مظهر البراهین و علی بن موسی ناصر الدین و محمد بن علی قدوة المهتدین و علی بن محمد أزهد الزاهدین و الحسن بن علی وارث المستخلفین و الحجة علی الخلق أجمعین أن تصلی علی محمد و آل محمد الصادقین الأبرین آل طه و یس و أن تجعلنی فی القیامة من الآمنین المطمئنین الفائزین الفرحین المستبشرین.
اللهم اکتبنی فی المسلمین و ألحقنی بالصالحین و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین و انصرنی علی الباغین و اکفنی کید الحاسدین و اصرف عنی مکر الماکرین و اقبض عنی أیدی الظالمین و اجمع بینی و بین السادة المیامین فی أعلا علیین مع الذین أنعمت علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین برحمتک یا ارحم الراحمین اللهم انی اقسم علیک بنبیک المعصوم و بحکمک المحتوم و نهیک المکتوم و بهذا القبر الملموم الموسد فی کنفه الامام المعصوم المقتول المظلوم أن تکشف ما بی من الغموم و تصرف عنی شر القدر المحتوم و تجیرنی من النار ذات السموم.
اللهم جللنی بنعمتک و رضنی بقسمک و تغمدنی بجودک و کرمک و باعدنی من مکرک و نقمتک اللهم اعصمنی من الزلل و سددنی فی القول و العمل و افسح لی فی مدة الأجل و اعفنی من الأوجاع و العلل و بلغنی بموالی و بفضلک أفضل الأمل، اللهم صل علی محمد و آل محمد و اقبل توبتی و ارحم عبرتی و أقلنی عثرتی و نفس کربتی و اغفر لی خطیئتی و أصلح لی فی ذریتی.
اللهم لا تدع لی هذا المشهد المعظم و المحل المکرم ذنبا الا غفرته و لا عیبا الا سترته و لا غما الا کشفته و لا رزقا الا بسطته و لا جاها الا عمرته و لا فسادا الا أصلحته و لا أملا الا بلغته و لا دعاء الا أجبته و لا مضیقا الا فرجته و لا شملا الا جمعته و لا أمرا الا أتممته و لا مالا الا کثرته و لا خلقا الا حسنته و لا انفاقا الا أخلفته و لا حالا الا عمرته و لا سوء الا أصلحته و لا حسودا الا قمعته و لا عدوا الا أردیته و لا شرا الا کفیته و لا مرضا الا شفیته و لا بعیدا الا أدنیته و لا شعثا الا لممته و لا سؤلا الا أعطیته اللهم انی أسئلک خیر العاجلة و ثواب الاجلة.
اللهم أغننی بحلالک عن الحرام و بفضلک عن جمیع الأنام اللهم انی أسئلک علما نافعا و قلبا خاشعا و یقینا شافیا و عملا زاکیا و صبرا جمیلا و أجرا جزیلا اللهم ارزقنی شکر نعمتک علی وزد فی احسانک و کرمک الی و اجعل قولی فی الناس مسموعا و عملی عندک مرفوعا و أثری فی الخیرات متبوعا و عدوی مقموعا، اللهم صل علی محمد و آل محمد الأخیار فی آناء اللیل و أطراف النهار و اکفنی شر الأشرار و طهرنی من الذنوب و الأوزار و أجرنی من النار و أحلنی دار القرار و اغفر لی و لجمیع اخوانی فیک و أخواتی المؤمنین و المؤمنات برحمتک و کرمک یا أرحم الراحمین.

ساالروز ازدواج حضرت زهرا سلام الله و امیرالمومنین مبارکباد

امشب تمام آسمانها نورباران میشود

جاری زلال عاشقی در چشمه ساران میشود

هر جا که باشد خشک امشب چشمه ساران میشود

پیچیده در ارض و سما عطر بهاران میشود


ای اهل عالم دربهای رحمت حق وا بود

امشب که شام ازدواج حضرت زهرا بود

یاد شهدا(وصیت نامه شهید حسین غفاری)

بسم رب الحسین

خدایا تو را شکر می کنم که که بارها از من نافرمانی دیده ای اما نه تنها مرا مورد عذاب خویش قرار نداده ای، بلکه فرصتی ارزانی داشتی تا باز به سوی تو آیم، مهربان خدا تو می دانی که بارها دست بر قلم برده ام، وصیت نامه نوشته ام اما این فراق به وصال تبدیل و تغییر نیافت. خدایا محبتی فرما تا این بار به سمت تو آیم.

یا امام رئوف، یا علی بن موسی الرضا علیه السلام؛ بنده حقیر به این یقین دارم که هر چه دارم به واسطه محبت شما اهل بیت رسول الله است. پس مثل همیشه از شما مدد می گیرم و می خواهم که مرا با شهادت در راه خدا به سر منزل مقصود برسانید.

آقا جان؛ من به شوق وصال شما و نوشیدن شهد شهادت بود که به این منظقه از کشور آمدم، تا در حد توان خود از منافقین و دشمنان این حکومت اسلامی که یقیناً همان حکومت حضرت بقیة الله است انتقام مادر شما و اهل بیت را بگیرم. دعایی بفرمایید که در این مسیر اگر قدم کوچکی هم برداشته ام خداوند تعالی آن را قبول فرماید.

مولای من؛ از شما می خواهم که سفارش بنده و پدر و مادر و همسر و تمام اقوام و همچنین همرزمانم را به مادرتان بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها بفرمایید.، تا از این صراط مستقیم خارج نشویم.

مادرم؛ من هرچه که دارم از شیری است که شما با وضو به بنده داده اید، این باعث شده است که از همان کودکی عطش عشق امام حسین علیه السلام در من بیداد می کند، هنوز از خاطرم بیرون نرفته است که مرا در سه یا چهار سالگی با خود به هیئت و دنبال دسته های سینه زنی می بردی تا لبیک گویم به آن فرموده امام حسین علیه السلام که فرمودند؛ «آیا کسی هست که مرا یاری کند؟»

مادرجان؛ از شما و سه خواهر بزرگوارم می خواهم که مرا حلال کنید و برای این حقیر بی تابی نکنید و اگر اشکی از چشمان شما جاری گشت، فقط برای آن امام غریبم باشد نه برای نوکر آن امام.

پدر بزرگوارم؛ چه بگویم از آن محبتی که از دلت بر دلم لبریز کردی، که هر چه بگویم قصور کرده ام؛ بارها به همسرم گفتم؛ من لیاقت چنین زندگی را ندارم زیرا کاری برای رضایت حضرت حق انجام نداده ام، این محبت و عنایت حق که به بنده این چنین زندگی بخشید را پاداش مقداری از زحمات شما می دانم که برای حفظ و نگهداری این حکومت اسلامی کشیده اید به من و همسرم محبت کرده است.

پدرم؛ من هروقت که از کار خسته می شدم، به تلاش های شما نگاه می کردم و دوباره جان می گرفتم. اگر هم فکر می کردم که قدمی رو به جلو برداشته ام خودم را با شما قیاس می کردم. متوجه می شدم که کاری انجام نداده ام. پدر مهربانم از شما می خواهم که این بنده حقیر را همچون تمام صبح ها که به امام زمان (عج) می سپردید، باز هم از دعایتان فراموش نکنید و از شما می خواهم که باز هم به افشاگری بپردازید. دست از این خدمت نکشید، که امروز مقام معظم رهبری (روحی فداه) می فرماید: «أین عمّار؟!» پس عاجزانه از شما و تمامی همرزمانتان می خواهم که عمارگونه دست به بیان حقایق بزنید، آن دوستان دیروز و دشمنان امروز را رسوا بگردانید، قبل از آنکه قرآن را بر سر نیزه بزنند.

همسرم؛ از تو بیش از همه صبر را می طلبم، از تو می خواهم که از این امر الهی ناراحت و غمگین نباشی، که این آرزوی من و تو بوده که با شهادت برویم، پس راضی باش به رضایت او و از تو می خواهم که این فراق را بزرگ ندانی، که والله این شهادت در برابر مصائب وارد شده بر اهل بیت مکرم اسلام ذره ای بیش نیست. خصوصا مصائب خانم زینب سلام الله علیها، که با آن سیل مشکلات و بی احترامی ها و غم از دست دادن برادر بزرگوارش وقتی از او پرسیدند که چه بر ایشان گذشته است؟ فرمودند «ما رأیتُ إلا جمیلاً».

از تو می خواهم مرا حلال بفرمایی و برای حقیر قطره ی اشکی از چشمانت جاری نشود و فقط برای غریبی اربابمان حسین علیه السلام گریه بفرمائید.

از تمام اقوام و فامیل و دوستانم حلالیت می طلبم، از ایشان می خواهم که پیرو خط رهبری باشند، نگذارند که آسیبی به این انقلاب برسد؛ برای فرج مولایمان مهدی (عج) دعا بفرمایند.

صحبتی هم دارم با مسئولان نظام؛ و تمام کسانی که در حفظ این انقلاب وظایفی را بر گردن گرفته اند. از شما برادران بزرگوار می خواهم، که از خط ولایت پیشی نگیرید که هرکه از علی علیه السلام جلوتر رفت از خوارج شد و هرکه از آن حضرت عقب ماند گمراه گشت، یادتان باشد ما هرچه داریم از جان فشانی شهدا داریم، پس یادشان را از خاطرتان نشوئید! که آنها شاهد اعمال ما هستند.

(وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ)

گمان مبرید کسانیکه در راه خدا کشته می شوند، مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.

و آخرین حرف این برادر کوچک شما این است، که در حفظ و نگهداری این نظام بکوشید که به یقین می گویم: این نظام تأیید شده وجود مقدس حضرت بقیة الله (عج) است و این کشور شیعه خانه اوست؛ مبادا اجازه بدهید که دشمنان خدشه ای به بدنه این نظام وارد کنند. کسانی که به ولایت و امام اعتقاد ندارند، بر جنازه من حاضر نشوند و در آخر اینکه سلام مرا هم به رهبر عزیزم آیت الله العظمی خامنه ای (روحی فداه) برسانید.

یا حسین علیه السلام:

«گر طبیبانه بیایی به سر بالینم                   به دو عالم ندهم لذت بیماری را»

سایه مقام معظم رهبری مستدام باد

بسیجی حسین غفاری

۱۳۸۹/۴/۱


 

السلام علیک یا اباجعفر یا جواد الائمه


خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد
یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد
از روی خاک حجره سر خاکی تو را
بر دارد و به گوشه دامن مکان کند
می خواهی آب آب بگویی نمی شود
گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟
چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد
می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد
تا بام می شود سر سالم تری رسید
با شرط این که این لبه در امان دهد
بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست
وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد

خوانده شده توسط ذاکر اهل بیت جواد حسن زاده در شب شهادت حضرت جواد الائمه علیه السلام در حرم مطهر رضوی

 


السلام علیک یا اباجعفر یا جواد الائمه


 اینها به جای آنکه برایت دعا کنند
کف می زنند تا نفست را فدا کنند
هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند
تا زودتر تو را زسر خویش وا کنند
با دست و پا زدن به نوایی نمی رسی
اینها قرار نیست به شما اعتنا کنند
بال فرشته های خدا هست پس چرا
این چندتا کنیز تو را جابجا کنند
هر وقت دست و پا بزنی دست می زنند
اما خدا کند به همین اکتفا کنند
تا بام می برند که شاید سر تو را
در بین راه با لبه ای آشنا کنند
حالا کبوتران پر خود را گشوده اند
یک سایبان برای سرت دست و پا کنند

السلام علیک یا اباعبدالله



شبی ساکت و دلگیر
خودم بودم و قلبی که زغم بسته به زنجیر
و نزدیک اذان بود
چو پیچید در آفاق همه نغمه تکبیر
نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
ومشغول دعا باش
چو باز است به درگاه الهی در رحمت
و آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت
شدم گرم عبادت
دو چشمم همه پر اشک شد و روی لبانم همه سوگند
که یا رب تو رهایم کن از این غم
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم ...
همان جا که دل از سوز فراقش شده بی تاب
همان جا که زده دست به دامان زمین خوشه مهتاب
همان وادی سوز و عطش و درد
همان وادی شرمندگی آب
همان وادی پاک حرم حضرت ارباب
همان جا که زمینش همه نور است
و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است
همان جا که حرم خانه دل هاست
و عشقش همه در آب و گل ماست
زیارتگه زهرا عبادتگه موسی است
دخیل حرمش حضرت عیسی است
و زیباست خدا محو تماشاست
که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست
مکانی که قدم رنجه نموده است گل یاس
طوافش کند از عشق و ز احساس
مکانی که در آن عشق زند موج لبالب
همان جا که زند پر به هوایش دل من هر دم و هر شب
همان جا که به هر جای زمین هست
نشان از قدم محترم حضرت زینب
همان خاک که هم بدر و احد خندق و احزاب و حنین است
همان جا که زمین معرکه عشق حسین است
همان جا که دل از عالم هستی برباید
خیابان بهشتی که معروف به بین الحرمین است
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم ...


شعر از شاعر اهل بیت محمد ناصری

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه


برگزاری مراسم هیات ریحانة النبی(ص)


در حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام


نیایش                 مداحی                     عزاداری


با مداحی برادر جواد حسن زاده


زمان: شبهای جمعه- ساعت 23:30

مکان: حرم مطهر - صحن غدیر- رواق غدیر


از کلیه برادران و خواهران دعوت میشود در این مراسم نورانی شرکت فرمایند



بس کن رباب


بس کن رباب (س)حرمله بیدار میشود

سهمت دوباره خنده انظار میشود

بس کن ز گریه حال تو بهتر نمشود

این گریه ها برای تو اصغر نمیشود

بس کن رباب(س) زخم گلو را نشان نده

قنداقه نیست دست خودت را تکان نده

گرچه امید چشم ترت نا امید شد

بس کن رباب (س)یک شبه مویت سفید شد

بس کن رباب(س) سر به سر غم گذاشتی

اصلا خیال کن علی اصغر(ع) نداشتی

السلام علی من بکت علیه ملائکةالسماء

آفریدند تو را تا که مسیحا باشی

همه چون خادم دربار و تو آقا باشی

آفریدند تو را از طبق گریه نور

تا که جانسوزترین واژه دنیا باشی

آفریدند تو را تا که فقط ناز کنی

همه مجنون تو باشند و تو لیلا باشی

کم بیارند به پیش کرمت اهل کرم

دیگران قطره ناچیز و تو دریا باشی

تو قتیل العبراتی نه که بر گریه ما

کشته چشم تر زینب کبرا باشی

بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی

 مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی

خیزران خوردهترین قاری قرآن خدا

طشت زر دیده ترین حضرت یحیی باشی



خوانده شده توسط برادر جواد حسن زاده در تاریخ1390/07/21 در حرم مطهر هیات ریحانه النبی(ص)

السلام علیک یا ابا عبدالله

اشک از دو چشم احمد مختار می چکید

چون تیر را حسین ز سینه برون کشید

ناگه صدای هق هق زهرا بلند شد

وقتی که زینبش سوی گودال می دوید

زینب دو دست خویش روی تل به سر گرفت

یا رب نکن امید کسی را تو نا امید

خنجر فرود آمد و تکبیر شد بلند

زینب ز پا فتاد چو گفتند سر برید

لرزه فتاد بر تن حیدر میان عرش

معجر چو خصم از سر اهل حرم کشید

در زیر لب به گریه حسن گفت یا حسین

وقتی سر حسین روی نیزه آرمید

زهرا کنار گودی مقتل در آن غروب

صوت حزین دختر غم پرورش شنید

(مادر بیا به حال حسینت نظاره کن

فکری برای این بدن پاره پاره کن)



شعر از ذاکر و مداح اهل بیت جواد حسن زاده

شعر غروب جمعه ای دلگیر- معاشقه با حضرت رضا علیه السلام


غروب جمعه ا ی دلگیر با یک درد پنهانی ...


منو دلتنگی و غربت... دلی غرق پریشانی


هوا هم مثل چشمم خیس بود و سرخ و بارانی

پُُُر از غم !! بی هدف در کوچه های شهر میگشتم

نه تنها از خودم، از مردم و از خانه هاشان قهر می گشتم...

نمی شد پیش ِِِِِ این مردم نشست و درد دل کرد

نمی شد قفل غم ها را شکست و درد دل کرد

صدای نم نم باران به گوشم میرسد آرام... روی شانه هایم

و با اشک به هم آمیخت تا مخفی بماند گریه هایم

نمی دانستم از کی آمدم بیرون !!؟! کجایم؟؟!!

شب از نیمه گذشت و من هنوز از غصه جان بر لب...

عجب شام غریبی بود آن شب...

سرم پایین و غرق در تفکر... دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ ...

که ناگه چشم هایم خیره شد غرق تحیر!!

نگاهی کردم و دیدم که نزدیک حرم بودم...!!

نفهمیدم چطور آنجا رسیدم،بس که حیران ِِِِ غرق غم بودم

به غم گفتم چرا از سینه من بر نمی خیزی؟؟

من اینجا پیش ِِِِِ آقایم چرا از دل نمی ریزی!!؟

که ناگه آمد از نزدیکی ام آوای زیبـــــــــــای دل انگیزی..

نوایی که دوبــــاره بنــــــــــــد بر این رشته های پاره می زد !

تو گویی که از عرش بهر مردمِِِِِِِ ِِِِ بیچاره می زد

و یا چاووشی سلطان شهر است که بهر دعوت هر کس شده آواره می زد

دوباره باز نزدیک اذان بود و حرم نقاره می زد.....

ببین کار خدا را....! ببین لطف خدا با بنده ها را …

نگاهم خیره شد گلدسته ها را…

هنوز از آسمان چشم هایم گریه می بارد

هنوز از ابرها هم پا به پایم گریه می بارید

دستم را روی ِِِِِ سینه نهادم ؛

سرم پایین و رو در روی ِِِِِ گنبد ایستادم...

دلم طاقت نیاورد..ایستاده نه!!! به روی سنگ فرش صحن افتادم...

سلامی این چنین دادم...

"سلام ای آسمان ها خاک پایت ........

سلام ای آسمانی ها گدایت

سلام ای چشم عالم در عطایت............

و صلی اللّّّه علیک یا علی موسی الرضا

ای ضامن آهوی صحرا.. سلام ای زاده ی ِِِ زهرا...

سلام آقــــــــا...!

غریبانه صدایش کردم گفتم ؛ سلام ای آشنا و ای حبیبم !!

جوابی آمد از آقا غریبه غم مخور ، من هم غریبم !!

بیا خوب آمدی ..بیا من آیه امن یجیبم..


زمین مرطوب بود و بوی ِِِِ خاک ِِِِ باران خورده ای می کرد مدهوشم..

زبانم باز شد، پیجید در صحن حرم آوای ِِِِ چاووشم

چه زیبا بود آن شب لحظه های ِِِ من

خدای ِِِ من کنار پنجره فولاد بودم ..

بر مشبّک های ِِِِ زردش قفل می شد.

پنجه ها ی ِِِِ من!!

صدایش کردم و گفتم؛ ببین بیچاره ام ، بی کس !

برس بر دادم آقا جان..

ببین که دل به دستت دادم آقا جان ..

همین که با تو هستم شادم آقا جان..

میان ِِِ صحن تو از غصه ها آزادم آقا جان..

منی که از دمی که چشم باز کردم " دخیل ِِِِِِ پنجره فولادم آقا جان "

خودت می دانی من.. منی که کمتر از آهوی ِِِِ صحرایم

عنایت کن کنار خود بده جایم...


نمازی خواندم و آزاد مثل ِِِ یک کبوتر ، آمدم تا صحن گوهرشاد

دگر باران نمی بارید... کنار حوض بین صحن قدری آب نوشیدم...

فضای ِِِِِِ صحن ساکت بود و عکس گنبدش را بین آب حوض می دیدم

که ناگه یک کبوتر بال زد، آرام نزدیکم

نشست؛ با صدای ِِِِِ خود سکوتم را شکست و راه می رفت

کبوتر تشنه بود و آب می خورد

دل ِِِِِ من بین ِِِِِ سینه تاب می خورد

نگاهش کردم و گفتم :کبوتر ! خوش به حالت...

چه جایی می زنی پر خوش به حالت...!!

دلم می خواست من هم مثل تو پرواز می کردم..

به روی ِِِ گنبد زرد ِِِِِ آقا پرم را باز می کردم....

و یا با بال های ِِِِ خود پرچمِِِِِِِ سبز حرم را ناز می کردم...

دلم می خواســــــــــــت آقا مثل ِِِِ تو این جا به من هم

لانه می داد..

به کامِِِِِِِِِِ من به دست ِِِِِ مهربانش دانه می داد...!

دلـــــــــــــم می خواست پروازی کنم تـــا آسمــــــــــــــانش و ..

ای کاش می شد تا شوم نامه رسانش ...!!

دلم می خواست که با عشق ، برایم مردم نذر میکردند گندم...

کبوتر!! کبوتر راستی جایی جز این صحن و سرا رفتی!!؟

اگر رفتی بگو که تا که کجا رفتی؟؟

اصلأ تو به عمرت کربلا رفتی!؟

کبــــــــــوتر از سر شب فکر آنجایم !

اگر که دق نکردم تا الآن ! چون پیش آقایم..!

کبوتر درد من دوری از آنجاست..

تویی که جایت همیشه پیش ِِِ آقاشت..

تویی که صاحبت فرزند زهراست...

برو پیشش بگو آقا گدایت بی قرار است

نرفته کربلا و چشم انتظار است...

بگو که سینه ی او تنگ ِِِِِِِ اربابش حسین است..

بگو که صبح و شب خوابش حسین است ... "اللّّه اکبر!!! "

کبوتر تا شنید اسم حسین آمد ، نوکش را از میان ِِِِِ آب برداشت!!

نمی دانم چه فکری توی ِِِِ سر داشت ؟؟ مگر او هم خبر داشت!؟؟
گمانم کبوتر خوب می دانست که ارباب دم ِِِ آخر زبانش خشک بود از دوری ِِِِ آب!!!

کبوتر نــــــــاله ای کرد و هوا رفت..نمی دانم کجا رفت و چرا رفت..؟!

دوباره باز باران آمد......آن شب آسمان هم گریه می کرد.

به روی ِِِِ گنبد زرد ِِِِ طلا انگار پرچم گریه می کرد...

به پای ِِِِ نم نم باران گمانم خدا هم گریه می کرد

کبوتر روضه می خوند و علی موسی الرضا

هم گریه می کرد....

منه آواره ی ِِِ تنها کنار حوض ِِِِ بی ماهی ؛

که روی ِِِِِِِِِِ آب ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ پاکش کاسه هایی زرد....

یک زرد طلایی، به رویش عکس ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ یک دست خدایی..

که بود از تن جدا..دورش نوشته:

سلام ای

کربــــــــــلا

هق هق کنان قلبم هوا رفت....

به همراه ِِِِِِِِِِِِِِ کبوتر

رو به سوی ِِِِِِِِِِِِ کربلا رفت.. .



خوانده شده در شب جمعه این هفته در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام توسط برادر جواد حسن زاده در هیات ریحانة النبی(ص)


شعر از شاعر اهل بیت محمد ناصری

السلام علیک ایها الامام الرئوف

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش

گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس..

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند ... مریضی شفا گرفت

دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت

خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت

پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت

از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت

زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت

چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت

دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت

دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت



شعر از رحمان نوازی