بس کن رباب (س)حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خنده انظار میشود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمشود
این گریه ها برای تو اصغر نمیشود
بس کن رباب(س) زخم گلو را نشان نده
قنداقه نیست دست خودت را تکان نده
گرچه امید چشم ترت نا امید شد
بس کن رباب (س)یک شبه مویت سفید شد
بس کن رباب(س) سر به سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی اصغر(ع) نداشتی