هیات ریحانةالنبی(ص)-حرم امام رضاعلیه السلام

هیات ریحانةالنبی (ص)-حرم مطهر امام رضا علیه السلام.شبهای جمعه ساعت23:30 صحن غدیر -رواق غدیر

هیات ریحانةالنبی(ص)-حرم امام رضاعلیه السلام

هیات ریحانةالنبی (ص)-حرم مطهر امام رضا علیه السلام.شبهای جمعه ساعت23:30 صحن غدیر -رواق غدیر

میعاد ما رواق غدیر حریم طوس


گر همنشین شوی من افسرده را شبی

جانی به تن رسد که رسیده است بر لبی

بی تاب تاب زلف توام بیش از این مخواه

دور از طبیب پیکر افتاده در تبی

گفتند تو صباح و مساء گریه میکنی

آن هم به سبک متصل الاشک زینبی

ماهم به لطف مادرتان گریه کن شدیم 

ادامه مطلب ...

السلام علیک یا حجه بن الحسن العسکری

شعر مقام معظم رهبری در مدح حضرت بقیــۀ الله الاعظم ارواحنا فداه


دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان  را  هوای  از  قفس  تن  پریدن  است

از بیم  مرگ نیست 

ادامه مطلب ...

مرقدی که خون از آن سرازیر شد


در طی یک مراسم عزاداری در ضریح حضرت خوله (سلام الله علیها)واقع در "بعلبک" لبنان ، ناگهان از دیوار های قبر خون سرازیر شد و پس از گذشت لحظاتی از 
ادامه مطلب ...

تصویری بی نظیر از مقبره و داخل ضریح قبلی امام حسین(ع)


تصویری بی نظیر از مقبره و داخل ضریح قبلی امام حسین(ع)


دین و اندیشه - اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ و وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.


سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت  

ادامه مطلب ...

تخریب بزرگترین حرم شیعیان در شمال افریقا


تخریب بزرگترین حرم شیعیان در شمال آفریقا

 

ادامه مطلب ...

السلام علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا

چند روزی است سرم روی تنم می افتد

دست من نیست که گاهی بدنم می افتد

گاهی اوقات که راه نفسم می گیرد

چند تا لکه روی پیرهنم می افتد

باید این دست مرا خادمه بالا ببرد

من که بالا ببرم مطمئنم می افتد

دست من سر زده کافیست تکانش بدهم

مثل یک شاخه کنار بدنم می افتد

دست من نیست اگر دست به دیوار شدم

من اگر تکیه به زینب بزنم می افتد

سر این سفره محال است خجالت نکشم

تا که چشمم به دو چشم حسنم می افتد

هر که امروز ببیند گره مویم را

یاد دیروز من و سوختنم می افتد

روز آخر شده و در دل خود غم دارم

دو پسر دارم و اما کفنی کم دارم



شعر از شاعر اهل بیت اکبر لطیفیان،خوانده شده توسط برادر جواد حسن زاده در هیات ریحانه النبی(ص)مورخ15/12/91 در حرم مطهر رضوی

راستی فاطمیه نزدیک است



زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم            

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم 

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید، حس کردم  

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت: آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر، گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن! این صدای روضه ی کیست؟

طرف کوچه رفتم و دیدم

در و دیوار خانه ای مشکی است

با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ی ما چقدر تاریک است

گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است...

خوانده شده توسط برادر جواد حسن زاده در حرم مطهر امام رضا علیه السلام مورخ1391/11/5 در هیات ریحانة النبی(ص)

السلام علیک یا فاطمه الزهرا




وقتش شده نگاه به دور و برت کنی

فکری برای این همه خاکسترت کنی

 

عُذر مرا ببخش دوایی نداشتم

تا مرهم کبودی چشم ترت کنی

 

امشب خودم برای تو نان می پزم ولی

با شرط اینکه نذرِ تب پیکرت کنی

 

مجبور نیستی که برای دلِ علی

یک گوشه ای نشینی و چادر سرت کنی

 

زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم

تو بهتر است فکر برای پرت کنی

 

ای کاش از بقیه‌ی پیراهن حسین

معجر ببافی و به سر دخترت کنی

 

من ، زینب و حسن ، ... همه ناراحت توایم

وقتش شده نگاه به دور و برت کنی

آغاز امامت حضرت بقیة الله الاعظم مبارکباد



آغاز امامت امام زمان (ع) ، روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 265 ه. ق است ؛ یعنی روز شهادت امام یازدهم (ع) آغاز امامت امام زمان (ع) است.

 جالب است بدانیم که ولادت امام زمان در روز جمعه بوده و اولین روز امامتش روز جمعه و نیز بنا بر نقلی که از نظر شیعه ، بسیار مشهور است ، ظهور امام هم روز جمعه است و همچنین یکی از اسامی آن حضرت نیز جمعه است .
یکی از افراد مورد وثوق و اعتماد ائمه معصومین و خاصه امام عسکری و امام زمان (علیهما الاسلام) فردی به نام ابوسهل بود . ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی می گوید : پس از آن که معتمد ، امام عسکری (ع) را به زهر مسموم کرد ، من به خدمت امام عسکری شرفیاب شدم ، لحظه ای بود که فرزند امام عسکری (ع) هم بر پدر وارد شده بود . امام حالش منقلب بود و شدیدا ضعیف شده بودند به گونه ای که وقتی ظرف آب را برای نوشیدن به امام عسکری (ع) دادند ، قدرت نگهداری ظرف آب را نداشت و می لرزید و دندانهای امام عسکری که به کاسه نزدیک شده بود می خورد و من صدایش را می شنیدم . در این لحظه وقتی که امام زمان (ع) وارد شد ، به محض این که چشم امام عسکری به امام زمان افتاد ، بسیار خوشحال شد اما لحظه ای گریست و بعد او را به عنوان آخرین وصی رسول الله و آخرین امام مؤمنین و به عنوان حجت بر حق خدا معرفی کرد و وصیت و سفارش خود را به امام زمان نمود . در این لحظه گویی احساس شد لحظه آغاز قبول مسؤولیت امامت امام زمان بود . بعد امام عسکری رو به امام زمان کرد و فرمود :« یا سید أهل بیته ! اسقنی بالماء فإنی ذاهب إلی ربی ؛ ای بزرگ خاندان خودت ! آبی به من بنوشان ؛ زیرا من به زودی به سوی پروردگارم خواهم شتافت ».
امام زمان (ع) هم آب را به دست پدرش داد و بعد به پدرش کمک کردند تا او وضو بسازد . صحبت هایی هم بین امام عسکری و امام زمان (علیهما الاسلام) صورت گرفت آن گاه امام عسکری (ع) به درجه رفیع شهادت نایل گشتند .
اثبات حجت بودن امام زمان و امامت ایشان

البته این مسائلی بود که درباره ی امام زمان و آغاز امامتشان است ، ولی چیزی که باید به عنوان حجت برای مردم باشد این است که برای اثبات حجت بودن امام زمان و امامت ایشان طبیعی است که شیعیان او هم دلایل قانع کننده ای که باعث اطمینان خاطر بشود نیاز دارند .
ابوالادیان یکی از خدمتگزاران و یکی از دوستان نزدیک امام عسکری (ع) بود . ابن بابویه (ع) به نقل از ابوالادیان می گوید : امام عسکری (ع) به من مأموریتی داد که به مدائن بروم و نامه هایی را به آنجا برسانم . امام عسکری (ع) به من فرمود : ابوالادیان ! وقتی بعد از پانزده روز از مدائن برگشتی ، شهر سامرا را پر از شیون و غوغا خواهی یافت ، زیرا که من به شهادت خواهم رسید . من نگران شدم و از امام راجع به جانشین شان پرسیدم : وقتی شما به شهادت رسیدید ، چه کسی باید امامت امت را به عهده بگیرد ؟ امام عسکری در جواب به من سه نشانه داد ؛ نشانه اول : آن کسی که بر بدن من نماز بگزارد . دوم : آن کسی که جواب نامه ها را از تو طلب کند و نشانه ی سوم : کسی که بگوید در همیان و کیسه ها چه چیزی وجود دارد . حیا مانع شد که راجع به کیسه از آقا بپرسم ، نپرسیدم و با نگرانی سفرم را آغاز کردم و به مدائن رفتم . مأموریت را انجام دادم و وقتی برگشتم همان گونه که امام عسکری گفته بود ، ایشان به شهادت رسیدند . آن گاه چیزی که برای من مهم بود این بود که بدانم چه کسی جانشین امام یازدهم و به عنوان امام دوازدهم و حجت بر حق خداست . وارد بیت امام عسگری شدم ،دیدم برادرش جعفر بر جایگاهی نشسته است و همه ی واردین به اوتسلیت می گویند . گویی این گونه وانمود می شود که او به عنوان جانشین امام عسکری است ، در حالی که من او را می شناختم و می دانستم انسانی است بد سابقه و بد عمل که مرتکب محرمات می شد . مطمئن بودم که او لیاقت امامت را ندارد اما الان در چنین جایگاهی قرار گرفته ؛ چرا که دستگاه بنی عباس تلاش می کرد او را به عنوان جانشین امام عسکری به مردم معرفی کند . در همین حال خبر آوردند که او بیاید و بر پیکر امام عسکری (ع) نماز بگزارد .
او از جای خود حرکت کرده ، به سمت پیکر مطهر امام عسکری رفت تا نماز بگزارد ، دیدم نوجوانی با جمیع شیوه ها و شمایل زیبایی که دلربا بود آمد و دامن عمویش را گرفت و گفت : ای عمو ! کنار برو که من بر نماز گزاردن بر پیکر بابایم شایسته ترم .
او را کنار زد و بر پیکر امام عسکری نماز گزارد . با این صحنه مطمئن شدم که یکی از نشانه هایی که امام عسکری داده بود تحقق یافت و این شخص بر بدن امام عسکری نماز گزارد . منتظر بودم که نشانه های دیگر هم تحقق پیدا کند . در این حالت بود که وقتی نماز تمام شد به من اشاره کرد که جواب نامه ها را بده . این هم نشانه دوم ؛ چون نامه ای که امام عسکری به من سپرده بود و آن را به مدائن بردم ، به دوستانی که باید می دادم سپردم و جواب نامه های آن ها را به همراه بیت المال و سهم امامی که داده بودند با خودم آورده و منتقل کرده بودم . منتظر بودم نشانه ی سوم هم تحقق پیدا کند ، در همین حال جمعی از مؤمنین قم آمدند و در میان جمعیت عزادار قرار گرفتند و گفتند : جانشین امام عسکری کیست ؟ آن ها را به سمت جعفر هدایت کردند . آن ها وقتی پیش جعفر رفتند ، پرسیدند : شما جانشین امام عسکری هستید ؟ پاسخ داد : آری . گفتند : بگویید که ما حامل چه چیزی هستیم و نامه ای که با ماست چه کسی و برای چه کسی نوشته است و چیزی که به همراه ماست آن متاع چیست و چقدر است ؟
جعفر با کمال عصبانیت گفت : عجب ! مردم را ببینید که از من چه چیزی را در خواست می کنند ، علم غیب از من طلب می کنند ؟ من فهمیدم که او امام نیست و جمعیتی که از قم آمده بودند هم با این پاسخ او مطمئن شدند که او امام نیست و جانشین امام عسکری شخص دیگری است . در همین حال فرستاده ای از درون خانه آمد و گفت که حجت خدا ( امام زمان ) فرمودند : نامه هایی که شما اهل قم از فلان شخص و فلان شخص برای امام عسکری آورده اید ، آن نامه ها را بیاورید و به همراه شما همیانی است که هزار اشرفی در آن قرار دارد که از میان هزار اشرفی که به عنوان سهم امام است ، ده اشرفی قلابی است که روکش طلا شده و اصل نیست .
آن ها باز کردند و دیدند هزار اشرفی سفید هست و آن ده اشرفی را هم شناسایی کردند . ابوالادیان می گوید : من دقیقا به همان نشانه هایی که امام حسن عسکری به من داده بود رسیدم و یقین کردم که او امام امت اسلامی و آخرین وصی پیغمبر اکرم (ص) است و آن پیامی که فرستاده شده از ناحیه امام زمان است و آن فردی که نماز بر پیکر امام عسکری گزارد امام زمان و آخرین امام شیعیان است.

السلام علیک یا عقیلة بنی هاشم


حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا، برادری کردی
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر، که مادری کردی
تو خواهریّ و برادر، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت وارث درد!
به خون نشستی و در خون، شناوری کردی
پس از حسین، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه، را یاد آوری کردی
به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکُفت
تو با حسین پس از او، برابری کردی
چه زخم ها که نزَد خطبه ات به خفّاشان!
زبان گشودی و روشن، سخنوری کردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقارِ مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری کردی
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت پیمبری کردی
بَدَل به آینه شد، خاک کربلا با تو
تو کیمیا گری و کیمیا گری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسینِ فاطمه را گرم، یاوری کردی


خوانده شده توسط کربلایی جواد حسن زاده در شام وفات حضرت زینب کبری علیها سلام در حرم مطهر امام رضا علیه السلام-هیات ریحانة النبی(ص)

ماه پر فضیلت رجب

صدوق در « ثواب الاعمال » و « امالی» به اسناد خود از حضرت رسول اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم روایت نموده است که فرمود:

 

«هرکس سی روز از رجب را روزه بدارد منادی از آسمان ندا خواهد نمود که ای بنده ی خدا اما آنچه از تو گذشته است برای تو آمرزیده شد پس عمل را در مابقی عمر از سر بگیر …»

 

از ایشان پرسیده شد اگر کسی به هر دلیلی عاجز ازین روزه باشد چه کند تا به همچین ثوابی که توصیف فرمودید برسد؟

فرمودند:

« در عوض هر روز گرده نانی به تصدق بدهد که قسم به کسی که جانم به دست اوست هرگاه چنین تصدقی هر روزه بدهد به آنچه توصیف کردم و بیشتر از آن خواهد رسید؛ چه هرگاه تمام خلایق کلا از اهل آسمانها و زمین جمع شوند بر اینکه مقدار ثواب آن را اندازه بگیرندبه عشر آن چیزی که در بهشت از فضایل و درجات عائل می گردد نمی رسند.»

گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله اگر کسی این صدقه را هم نتواند برای اینکه به ثوابی که توصیف فرمودی نائل شود، چه بایدش کرد؟

فرمودند:

در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید:

سبحانَ الاِلهِ الجلیل سبحان من لا یَنبَغی التسبیحُ الا له، سبحان الاَعَزِّ الاکرم سبحانَ من لَبِسَ العِزَّ و هو له اهل » *

به نقل از کتاب المراقبات / اعمال ماه رجب